تحلیل: کانون مطالعات دینی ؛ فلسفی ؛ اخلاقی ؛ حقوقی ؛ سیا سی و ساینسی
Dear viewers !!!
Please use FIREFOX Browser for a better prospect

نکاح « متعه » یا ازدواج مؤقت

Filed under: by: عبدالبصیر صهیب صدیقی

نکاح « متعه » یا ازدواج مؤقت

نویسنده : داکتر حمدالله سیدی

سائر فقها ء به استثنای مذهب جعفری یا اثنا عشری ازدواج « متعه » را که به نکاح « صیغه » یا نکاح مؤقت معروف می باشد ؛ حرام و باطل و مخالف شریعت اسلامی می دانند . و ازدواج « متعه » عبارت از این است که دختر و پسر یا زن و مرد باهم توافق می کنند که با یک دیگر شان برای یک مدت معین : یک روز ؛ یک هفته ؛ یکماه ؛ دوسال ؛ ..... ده سال ..... بیست سال .....صد سال ازدواج می کنند.

این نوع ازدواج یا نکاح به اتفاق همه فقهای کرام باطل و حرام است ؛ اما این نوع ازدواج در مذهب شیعه جعفری یا اثنا عشری جائز و روا می باشد .

البته ما قبل از اینکه دلائل بطلان و حرمت این نوع ازدواج را بیان کنیم باید در قدم اول ؛ بصورت مختصر ؛ نکاح صحیح را در اسلام بیان نمائیم تا در پرتو آن ؛ هر نکاحی که مخالف آن بوده باشد را باطل قلمداد نمائیم .

نکاح صحیح در اسلام این است که زن و مرد مسلمان ؛ که هیچ گونه موانع ازدواج میان شان نبوده باشد ؛ با هم ازدواج نمایند ؛ و عقد ازدواج شان با ایجاب از سوی زن و قبول از سوی مرد ؛ و یا ایجاب از سوی مرد و قبول از سوی زن ؛ با موافقت ولی امر دختر و حضور دو شاهد ؛ و ذکر مهر و اعلان ازدواج ؛ انجام گیرد ؛ و عقد میان شان ابدی و دائمی بوده باشد .

و البته ایجاب این است که زن برای مرد بگوید « من خود را بر اساس قرآن کریم و سنت پیغمبر صلی الله علیه و سلم به نکاح و یا ازدواج به تو دادم » .

و مرد بگوید « من ازدواج ترا ؛ بر اساس قرآن کریم و سنت پیغمبر صلی الله علیه و سلم قبول کردم » .

و یا اینکه مرد بگوید « من ترا بر اساس قرآنکریم و سنت پیغمبر صلی الله علیه و سلم به ازدواج یا نکاح گرفتم » .

و زن بگوید « من ازدواج با تو را بر اساس قرآنکریم و سنت پیغمبر صلی الله علیه و سلم قبول کردم ».

و در مجلس عقد باید دو شاهد موجود باشد ؛ و مهر ذکر گردد و هرگاه که مهر ذکر نگردید عقد درست می باشد و مهر مثل واجب می گردد که عبارت از قیاس به خویشاوندان دختر یا زن می باشد .

و هم چنان عقد نکاح ؛ عقد ابدی و دائمی می باشد و برای یک مدت معین و مؤقت منعقد نمیگردد .

البته این خلاصۀ شروط نکاح صحیح در فقه اسلامی است و به تفصیلات بیشتر آن وارد نه می شویم ......

حال ببینیم که آیا « متعه » یا ازدواج مؤقت یا صیغه با شرایط ازدواج صحیح توافق دارد و یا خیر ؟

در مذهب شیعه یا اثنا عشری ازدواج « متعه » جائز و روا می باشد ؛ و در این نوع ازدواج ؛ تنها ایجاب و قبول و ذکر مهر و مدت معین را شرط می دانند ؛ اما اجازۀ ولی امر و دو شاهد و اعلان را شرط نمی دانند.

بدین معنی که هرگاه زن و مردی با هم توافق نمایند که یک دیگر شان را برای یک مدت معین : یک روز ؛ یک ماه ؛ یکسال ....... ازدواج می نمایند و مقداری از مال را به حیث مهر تعیین نمودند ؛ با هم زن و شوهر هستند ؛ و هرگونه استفاده از یک دیگرشان جائز و روا می باشد ؛ و هرگاه اولاد از آنها بوجود آید ؛ نسب وی ثابت میگردد ؛ و هرگاه یکی از ایشان وفات نماید ؛ از یک دیگر شان میراث نه می برند ؛ اما اگر از این ازدواج ؛ اولاد داشته باشند به اتفاق علمای شیعه جعفری به اتفاق علمای شیعه جعفری از ایشان میراث می برد .... و در این نوع ازدواج به اتفاق علمای شیعه جعفری طلاق وجود ندارد ؛ بلکه با پایان رسیدن مدتی که در اثنای عقد به آن اتفاق نموده بودند ؛ پایان می یابد و یکی از دیگرشان جدا می شوند .

چنانچه به اتفاق شیعه جعفری پس از جدا شدن هردو ؛ زن مدت دو حیض را در عدت سپری می نماید ؛ و هرگاه حیض نمی دید ؛ عدت وی 45 روز می باشد ؛ و هر گاه مرد در اثنای عقد وفات کرد ؛ عدت زن بنا به روایت اغلب چهار ماه و ده روز می باشد ......

و شیعه جعفری در جواز و صحت این نوع ازدواج به آیت مبارک استناد می نماید که می فرماید :

وَٱلۡمُحۡصَنَـٰتُ مِنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَـٰنُڪُمۡۖ كِتَـٰبَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡۚ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَآءَ ذَٲلِڪُمۡ أَن تَبۡتَغُواْ بِأَمۡوَٲلِكُم مُّحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَـٰفِحِينَۚ فَمَا ٱسۡتَمۡتَعۡتُم بِهِۦ مِنۡہُنَّ فَـَٔاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً۬ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا تَرَٲضَيۡتُم بِهِۦ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡفَرِيضَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمً۬ا (٢٤)

« واز زنانی که لذت برداشتید ـ بر اساش ازدواج صحیح ـ واجب است مهر آن ها را بپردازید »

و می گویند درین آیت « استمتاع » یعنی لذت برداشتن ذکر گردیده است و لفظ نکاح ذکر نگردیده است ؛ پس « متعه » جائز است .

همچنان درین آیت اجوره ذکر گردیده و مهر نگفته است ؛ پس ازدواج با یک زن برای مدت معیین در برابر پرداخت اجوره جائز میباشد .

همچنان به احادیث استناد نموده اند که که می گوید :

« این نوع ازدواج در عهد رسول الله صلی علیه وسلم رائج بوده است »


علمای کرام در جواب این دلائل شان می گویند :

هدف از « استمتاع » درین آیت مبارک لذت برداشتن نیست ؛ بلکه هدف از آن نکاح است زیرا آیت مبارک با نکاح آغاز می گردد:

وَلَا تَنكِحُواْ مَا نَكَحَ ءَابَآؤُڪُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِلَّا مَا قَدۡ سَلَفَۚ إِنَّهُ ۥ ڪَانَ فَـٰحِشَةً۬ وَمَقۡتً۬ا وَسَآءَ سَبِيلاً (٢٢)

« شما با آن زنانی که پدرانتان با آنها ازدواج کرده اند ؛ ازدواج نکنید » .

و با نکاح ختم می یابد : وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلاً أَن يَنڪِحَ ٱلۡمُحۡصَنَـٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَـٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَـٰنُكُم مِّن فَتَيَـٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَـٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَـٰنِكُمۚ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٍ۬ۚ فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَـٰتٍ غَيۡرَ مُسَـٰفِحَـٰتٍ۬ وَلَا مُتَّخِذَٲتِ أَخۡدَانٍ۬ۚ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَيۡنَ بِفَـٰحِشَةٍ۬ فَعَلَيۡہِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَـٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِۚ ذَٲلِكَ لِمَنۡ خَشِىَ ٱلۡعَنَتَ مِنكُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَيۡرٌ۬ لَّكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ۬ رَّحِيمٌ۬ (٢٥)

« و هرکه توانائی ازدواج با زنان ـ آزاد ـ پاکدامن و با ایمان را ندارند می توانند با زنان پاکدامن از بردگان با ایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند »

اما اینکه از مهر به « اجوره » تعبیر گردیده است ؛ دلیل شده نمیتواند ؛ زیرا « مهر » در زبان عربی « اجوره » نیز نامیده می شود .

مثل :

يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِىُّ إِنَّآ أَحۡلَلۡنَا لَكَ أَزۡوَٲجَكَ ٱلَّـٰتِىٓ ءَاتَيۡتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتۡ يَمِينُكَ مِمَّآ أَفَآءَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّـٰتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَـٰلَـٰتِكَ ٱلَّـٰتِى هَاجَرۡنَ مَعَكَ وَٱمۡرَأَةً۬ مُّؤۡمِنَةً إِن وَهَبَتۡ نَفۡسَہَا لِلنَّبِىِّ إِنۡ أَرَادَ ٱلنَّبِىُّ أَن يَسۡتَنكِحَہَا خَالِصَةً۬ لَّكَ مِن دُونِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۗ قَدۡ عَلِمۡنَا مَا فَرَضۡنَا عَلَيۡهِمۡ فِىٓ أَزۡوَٲجِهِمۡ وَمَا مَلَڪَتۡ أَيۡمَـٰنُهُمۡ لِكَيۡلَا يَكُونَ عَلَيۡكَ حَرَجٌ۬ۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورً۬ا رَّحِيمً۬ا (٥٠)

« ای پیامبر ! ما زنان ترا که مهر شان را پرداخت نموده ای ؛ برای تو حلال گردانیدم.»

اما اینکه این نوع ازدواج در برخی از غزوات جائز بود ؛ روی ضرورت بود .

اما در سال خیبر رسول الله صلی علیه و سلم این نوع ازدواج را حرام و با طل اعلام نمود و علی رضی الله عنه می گوید :

{ان النٌبیٌ نهی عن نکاح المتعه یوم خیبر و عن لحوم الحمر الاهلیه }مسلم

رسول الله صلی الله علیه و سلم در روز خیبر از نکاح متعه و خوردن گوشت الاغ های خانگی منع نمود .

اما اینکه گفته اند : این نوع ازدواج در عهد رسول الله صلی الله علیه و سلم و ابوبکر رضی الله عنه جائز بود ؛ و وقتی عمر رضی الله عنه به خلافت رسید آنرا حرام گردانید ...........

این سخن بر پایۀ دلیل استوار نیست ؛ زیرا چنانچه اشاره کردیم : علی رضی الله عنه می گوید : « رسول الله صلی الله علیه و سلم نکاح متعه و گوشت الاغهای خانگی را حرام گردانید »...... و وقتی عمر رضی الله عنه به خلافت رسید گفت :

« انٌ رسول الله صلی علیه و سلم اذن لنا فی المتعه ثلاثا ثم حرٌمها و الله لا اعلم احدا یتمتع و هو محصن الا رجمته بالحجاره الا ان یاتینی باربعه یشهدون ان رسول الله صلی الله علیه و سلم احلها بعد اذ حرمها » ابن ماجه .

{ رسول الله صلی الله علیه و سلم نکاح متعه را برای سه بار اجازه ؛ اما پس از آن آنرا به صورت قطع حرام و باطل اعلام نمود ؛ و هیچ فردی پس از آن چنین ازدواج را نکرده است ؛ و سوگند به الله ـ عروجل ـ هرکه چنین ازدواج نماید ؛ و متزوج بوده باشد ؛ من اورا سنگسار می کنم ؛ مگر در صورتی که چهار تن شاهد را حاضر نماید ؛ و شهادت دهند که رسول الله صلی الله علیه و سلم آنرا پس از حرمت ؛ حلال گردانید .

اما اینکه گفته شود عبدالله ابن عباس رضی الله عنه آنرا جائز دانسته است ؛ این ادعا باطل است زیرا عبدالله رضی الله عنه از این نظر خود بازگشت نموده است { 1 }الترمذی ؛ البیهقی ؛ ابوعوانه

پس از اینکه دلائل جانب مقابل را رد کردیم ؛ حال می پردازیم به دلائل که حرمت و بطلان نکاح « متعه » را ثابت می سازد :

1 ـ قرآنکریم می فرماید :

وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَـٰفِظُونَ (٥) إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٲجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَـٰنُہُمۡ فَإِنَّہُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ (٦) فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٲلِكَ فَأُوْلَـٰٓٮِٕكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ (٧)المؤمنون 5 ـ 7

« و آنها که دامان خود را ـ از آلوده شدن به بی عفتی ـ حفظ می کنند تنها آمیزش جنسی با همسران و کنیزان شان دارند ؛ که در بهره گیری از آنان ملامت نه می شوند و کسانیکه غیر از این طریق را طلب کنند تجاوزگر اند »

این خود ثابت می سازد : هرکه به جز از ازدواج و ملک یمین ؛ از زنان استفاده کرد ؛ تجاوزگر بوده و مرتکب حرام می گردد .

این آیت ثابت می سازد که راه استمتاع از زنان دو راه است : یا ازدواج است و یا ملک یمین ؛ و راه سوم وجود ندارد و ملک یمین عبارت از کنیزک ها می باشد .

و اینکه نکاح « متعه » نکاح شرعی نمیباشد ؛ این است که در آن طلاق وجود ندارد و نفقه واجب نمیگردد و از یک دیگر شان میراث نمی برند و پس از پایان یافتن مدت مورد اتفاق؛ بدون طلاق از همدیگر جدا می گردند ؛ و نزد اکثر علمای اهل تشیع ؛ بالای زن عدت طلاق و یا وفات نمی باشد .

2 ـ اینکه قرآنکریم میگوید { ارجاع به آیه های 5ـ7 سورۀ مبارکۀ المؤمنون }

این به این معنی است که هرکه به جز ازدواج و ملک یمین ؛ از زنان استفاده کرد ؛ تجاوز گر بوده و مرتکب حرام می گردد .

3 ـ اینکه قرآن کریم می گوید « و کسانیکه امکانی برای ازدواج نمی یابند ؛ باید پاکدامنی پیشه کنند تا الله عزوجل از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند.

این به این معنی است که هرگاه نکاح «متعه » جائز می بود در بدل اینکه الله عزوجل برای شان به صبر توصیه نماید ؛ برای شان میگفت « شما به صورت مؤقت برای مدتی با یک زن ازدواج کنید »

4 ـ اینکه قرآنکریم میگوید {وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلاً أَن يَنڪِحَ ٱلۡمُحۡصَنَـٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَـٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَـٰنُكُم مِّن فَتَيَـٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَـٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَـٰنِكُمۚ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٍ۬ۚ فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَـٰتٍ غَيۡرَ مُسَـٰفِحَـٰتٍ۬ وَلَا مُتَّخِذَٲتِ أَخۡدَانٍ۬ۚ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَيۡنَ بِفَـٰحِشَةٍ۬ فَعَلَيۡہِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَـٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِۚ ذَٲلِكَ لِمَنۡ خَشِىَ ٱلۡعَنَتَ مِنكُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَيۡرٌ۬ لَّكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٌ۬ رَّحِيمٌ۬ (٢٥)} النساء 25

« و آن ها که توانائی ازدواج با زنان آزاد و پاکدامن با ایمان را ندارند می توانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند »

و آیت مبارکه ادامه داده می فرماید که ترجمۀ آن چنین است :

« اجازۀ ازدواج با کنیزان برای کسانی از شما است که بترسند ـ از غریزۀ جنسی ـ به زحمت بیفتند ؛ و ـ با این حال نیز ـ خود داری ـ از ازدواج با آنان ـ برای شما بهتر است »

این بدین معنی است که اگر ازدواج متعه جائز میبود ؛ بدون ذکر قیودات در ازدواج با کنیزان ؛ میگفت : « شما ازدواج مؤقت یا « متعه » نماید }

5 اینکه رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید :

{ ای جوانان هرکه از شما توانائی ازدواج را دارد ؛ باید ازدواج نماید ؛ زیرا ازدواج باعث پاکدامنی و چشم پوشی از نا محرمان است و هرکه توان ازدواج را ندارد ؛ باید روزه گیرد ؛ زیرا روزه گرفتن ؛ بهترین مانع در راه ارتکاب فحشاء می باشد .

این بدان معنی است که اگر متعه جائز میبود ؛ آنهارا به روزه گرفتن تشویق نمیکرد ؛ بلکه به ازدواج مؤقت تشویق مینمود .

اما بطلان « متعه » از ناحیۀ عقل و منطق این است که اسلام همیشه خواهان نزاهت و پاکیزگی میباشد ؛ چنانچه هدف از ازدواج در اسلام در قدم اول انتشار نسل بشری بر اساس منهج الهی است و هرگز هدف از ازدواج در اسلام اشباع غرائز جنسی انسانها نمی باشد .

اما هدف از ازدواج مؤقت یا « متعه » تنها اشباع غرائز جنسی میباشد .....

چنانچه که از نتائج این نوع ازدواج ها ؛ ویرانی و تباهی فامیل و خانواده و بلاخره جوامع اسلامی و جوامع بشری میباشد ....

مثلا : هرگاه شخصی برای مدت یکماه و یا دوماه ..... و یا یکسال ...... با زنی ازدواج نمود ؛ و پس از پایان یافتن مدت ازدواج ؛ از همدیگر جدا شدند و مرد آن منطقه را ترک نمود .... اما درین مدت ازدواج شان حمل صورت گرفت و زن بار دار شد ـ البته وجود حمل در مدت یکماه و یا دو ماه ؛ مشکل است احساس گردد ؛ مگر در نتیجۀ معاینات طبی ؛ و این وسائل طبی در هر کجا از جهان ؛ میسر نمی باشد ـ و وقتی مرد این منطقه را ترک کرد ؛ آن زن پس از سپری شدن مدت حمل ؛ دختری را تولد نمود ؛ و آن دختر به سن بلوغ رسید ؛ درین هنگام آن مرد و یا یکی از پسران وی به این منطقه آمد و با آن دختر که از آن زن « ازدواج متعه » تولد گردیده است ؛ ازدواج نمود درین حالت اگر پدر است ؛ پس پدر با دختر خود ازدواج کرده است و اگر یکی اسران وی است ؛ پس برادر با خواهر خود ازدواج مینماید زیراکه اصلا نمیدانند این دختر آن مرد است که با مادر این دخترک چند سال قبل « متعه » نموده بود ...... و از مفاسد و بلا های متعه این است که هر دختر و هر پسر و هر زن و هر مرد ؛ در هر وقت و هر زمان و در هر کجا میتوانند ؛ تنها با اتفاق میان شان بر اساس مبلغ معین و مدت معین ؛ یکدیگر خود را به ازدواج بگیرند و هر عمل را خواسته باشند ......انجام دهند ؛ و هرگاه بالای شان اعتراض گردد ؛ گویند ما با هم ازدواج « متعه » یا صیغه کردیم !!!

آیا جزئی ترین فرق میان این نوع ازدواج و زنا وجود دارد ؟؟؟؟؟ نه خیر !!!!!

در زنا نیز هردو جنایت کار باهم اتفاق می کنند تا در مقابل مشتی از مال چند لحظه را سپری مینمایند .

چنانچه از مفاسد و بلاهای « متعه » یا صیغه ؛ فساد اولاد های شان می باشد .

و هرگاه اولاد از ایشان بمیان آید و پس از جدا شدن مرد و زن پس از یک ماه یا دو ماه ...... اولادی که از آنها تولد میگردد بدون سرپرست می ماند .......و عضوفاسدی در جامعه بار می آید ...... و اسلام هرگز چنین عمل را جائز نمیداند !!!!!

و هر آنچه که در جواز بودن این نوع ازدواج به علمای اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و سلم نسبت داده می شود ؛ همه افتراء و بهتان علیه آل بیت رسول الله صلی الله علیه و سلم می باشد ....... و امام جعفر صادق علیه السلام و نواده های رسول الله صلی الله علیه و سلم هرگز اجازه نمیدهند دختران طاهره و پاکیزه و پاکدامن مسلمانان در برابر پرداخت پول ناچیزی برای مدت معین , در آغوش مردان نامحرم و جنایتکار قرار گیرند ..... و زیر نام « متعه یا صیغه مورد « استمتاع » ددمنشان قرار گیرند .

اللهم اجعلنا من اتباع نبیک محمد و من اتباع آل بیته الاطهار و اصحابه الاخیار انک علی کل شیء قدیر .





0 Kommentare: